از در آشتی ملی رانده میشوند، از پنجره قهر اجتماعی میآیند!/ زلزله تهران ۱ دقیقه زودتر پیشبینی میشود
تاریخ انتشار: ۲۴ اسفند ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۷۳۳۳۳۸۸
چپهای ستادی که خود را در پروژه "آشتی ملی" شکستخورده میبینند اکنون همان آشتی ملی را در قالب "قهر اجتماعی" مطرح میکنند و این بار قصد دارند به جای سوابق خود؛ از مردم آلتدست بسازند.
سرویس سیاست مشرق - «وبلاگ مشرق» خوانشی روزانه در لابهلای اخبار و اتفاقات کشور است. ما درباره این خوانش البته تحلیلها و پیشینههایی را نیز در اختیار مخاطبان محترم میگذاریم.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
***
با قهر اراذل و اوباش خیابانی چه کنیم؟!
از در "آشتی ملی" رانده میشوند، از پنجره "قهر اجتماعی" میآیند!
سعید شریعتی، فعال اصلاحطلب و از دستگیرشدگان فتنه ۸۸ در بخشی از یک مصاحبه با خبرآنلاین پیرامون اولویتهای سیاسی سال آینده (۱۴۰۲) گفته است: در مسائل داخلی یکی مسئله مشروعیت نظام است که از سال ۱۳۹۶ به این سمت رفته رفته دچار کاهش و به چالش کشیده شده و در انتخابات ۱۳۹۸ مجلس باعث کاهش مشارکت مردم شد، در انتخاباتی که در عمل با حذف بسیاری از جناحهای سیاسی مختلف یک انتخابات یکسویه را پیش روی مردم گذاشت و این فرآیند در انتخابات ۱۴۰۰ با شدت بیشتری تکرار شد و بالای ۶۰ درصد جامعه در انتخابات مشارکت نداشتند؛ شاید برای نخستینبار مشارکت فعال در انتخابات به زیر ۴۰ درصد رسید.
او میافزاید:
"پیآمد آن بحرانهای بزرگ سیاسی و اجتماعی در کشور بود که ما هنوز در آخرین مورد از این بحرانهای اجتماعی بهسر میبریم و مسئله جنبش اجتماعی زن، زندگی, آزادی که در پی درگذشت مهسا امینی در نیمه دوم ۴۰۱ آغاز شده، کماکان تبعات آن ادامه دارد. بههرحال این قهر اجتماعی جامعه و حکومت کماکان ادامه دارد، حکومت ناگزیر است که این قهر اجتماعی را در سال ۱۴۰۲ حل و فصل کند و رویکردهایی را اتخاذ کند تا آشتی ملی رقم بخورد!"[۱]
*درباره ماجرای قهر اجتماعی یا همان "آشتی ملی" مردم و مخاطبان محترم باید بدانند که اصلاحطلبان ستادی سالها قبل نیز این معنا را تکرار میکردند و منظورشان این بود که نظام باید سران کجرو اصلاحات را به عرصه سمتهای حاکمیتی راه بدهد و نقش آنها در فتنه ۸۸ را هم نادیده بگیرد.
حرف باطلی که البته نظام اسلامی با عقلانیت خود هیچ وقعی به آن نگذاشت و البته شاهدیم که امورات کشور نیز به پیش رفت و مشخص شد که تز آشتی ملی حرف متوهمانهای بیش نبوده است.
لذا چپهای ستادی که خود را در این پروژه شکستخورده میبینند اکنون همان بحث آشتی ملی را در قالب "قهر اجتماعی" مطرح میکنند و این بار قصد دارند به جای سوابق خود؛ از مردم آلتدست بسازند و نظام را به رفتارهای غیر عقلانی و عقبنشینی از عقلانیت خود مجبور کنند. این در حالی است که در بحث اغتشاشات اخیر باید دانست که ما با "مردم" طرف نبودیم بلکه با اقلیتی مرکب از اراذل و اوباش و تعدادی فریبخورده مواجه بودیم که هیچ مانیفستی نداشتند و شعارها و رفتارهایشان نیز غیر معقول بود.
اکنون برای قومی این چنین بیترکیب و بیمنطق آیا رواست که آنها را به صفت مردم متصف کنیم و بگوییم باید در مقابل اینها تغییر رفتار داد؟!
در بحث کاهش مشارکت در انتخابات نیز آنها که نمیدانند باید بدانند این رخداد به دلیل طرح شریرانه اصلاحطلبان برای "تحریم انتخابات" رخ داده است.
اثر تحریم انتخابات بر کاهش مشارکت غیر قابل انکار است و اگر کسانی باشند که از بام تا شام از بیفایدگی صندوق رأی در گوش مردم بخوانند؛ طبعا کسانی از مردم فریب خواهند خورد و در انتخابات شرکت نمیکنند.
در سوی دیگر ماجرا این نکته هم قابل تأمل است که مشارکت بالای انتخاباتی اگرچه یک امتیاز است لکن قوام و مقبولیت یک انتخابات به برگزاری قانونی است و هنگامی که یک نظام سیاسی میتواند انتخابات قانونی برگزار کند یعنی مستظهر به پشتیبانی اکثریت مردم است.
پس مشارکت پایین در انتخابات اولا ترسی ندارد اگرچه باید عوامل آنرا به دلیل خیانت سیاسی مجازات کرد و ثانیا دلیلی بر ادعای احمقانه "نامشروع بودن نظام سیاسی" هم نیست.
زمینهچینی برای آشوب از سوی جریانی که صندوق رأی را تحریم میکند نیز واقعیتی بدیهی است که تحلیلگران امنیتی باید نسبت به آن حساسیت بیشتری به خرج دهند.
گفتنیست، برخی چپهای ستادی از مدتها قبل اعلام کردهاند که در قبال انتخابات مجلس دوازدهم در سال ۱۴۰۲ نیز رویکرد تحریمی دارند.
تقلای این عناصر برای وقوع اغتشاشی با مزاج "فتنه اقتصادی" در کشور نیز غیر قابل انکار است. از همین روست که شاهدیم حتی از وحشیانهترین اغتشاشات که حضور اراذل و اوباش در آن محرز است نیز استقبال میکنند.
***
"زلزله تهران" ۱ دقیقه زودتر پیشبینی میشود
پیروز حناچی، شهردار سابق تهران در یک مصاحبه که سایت جماران آنرا منتشر کرد به نکتهای جالب درباره تدابیر شهرداری برای زلزله اشاره داشته و گفته است:
"ما تمام شتابنگارهای تهران را سعی کردیم به صورت شبکه ای به هم وصل کنیم و تعداد آنها را افزایش دادیم. این شتابنگارها ۱ دقیقه زودتر زلزله را اطلاع رسانی میکنند. این زمان برای آمادهباش مراکز امدادی و مدیریت بحران مناسب است و ما تلاش کردیم با اتصال اتوماتیک شتابنگارها به مراکز امدادی مثل آتش نشانیها و بیمارستان ها سرعت آماده باش را بیشتر کنیم. این کار کمک شایانی به کنترل شرایط بحرانی می کند. همچنین پیش بینی پدهای هلیکوپتر در تمام سطح شهر که در شرایط بحرانی به شهروندان کمک کنند."[۲]
*جمهوری اسلامی ایران با توجه به تجربیات انباشته مدیریتی که از زلزلههای مختلف ۲ دهه اخیر از جمله در بم، خوی، سرپل ذهاب و... دارد؛ بر لبه دانش مدیریت زلزله قرار گرفته است.
در مسئله مدیریت زلزله ۲ وجه مهم پیش از زلزله و پس از زلزله وجود دارد که کشورهای معدودی در سطح جهان توانستهاند در هر دو زمینه به سطوح استاندارد برسند.
دانش "شتابنگاری" که پس از زلزله بم در ایران مورد پیگیری قرار گرفت هماکنون به نقطهای رسیده است که طبق اذعان آقای حناچی، ایران میتواند در کلانشهری مثل تهران؛ در زمانی حدود ۱ دقیقه قبل از وقوع، متوجه زلزله شود.
(دقت شود که در برخی کشورهای دنیا که وارد بحث شتابنگاری شدهاند این زمان در حدود ۳۰ ثانیه است)
البته تلاشهای علمی زیادی در ایران و جهان وجود دارد که دانش پیشبینی زلزله بتواند در مدت زمان بیشتری پیش از وقوع، متوجه لرزه اصلی بشود.
در بحث امدادرسانی هم زلزله شدیدی مثل بم نشان داد که ایران اسلامی توانمندیها و قابلیتهای همپوشان بزرگی دارد که اجازه آسیبهای مرسوم پسازلزله از قبیل شیوع بیماری، از دست رفتن مجروحان، ناامنی، بلاتکلیفی اجساد، بیسرپناهی زلزلهزدگان و تاراج اموال مردم را نمیدهد.
کارشناسان معتقدند علیرغم این پیشرفتها و این کارنامه خوب اما همچنان در بحث زلزله نیازمند توجه به مقولاتی مثل جلوگیری کامل از ساخت و ساز نامقاوم، تدوین آییننامه مناسب برای جلوگیری از ناامنی کلانشهرها در صورت وقوع زلزلههای سهمگین، پیگیری دانش رباتیک برای امدادهای پسازلزله، متدولوژی آواربرداری اصولی برای یافتن محبوسین و جلوگیری از سد معبر و نیز تدوین اتاق عملیات مناسب ضد اطلاعات برای مقابله با فوران عملیات اطلاعاتی دشمن در هنگامه زلزله هستیم.
***
۱_ khabaronline.ir/xjPQH
۲_ https://www.jamaran.news/fa/tiny/news-۱۵۸۷۲۶۶
منبع: مشرق
کلیدواژه: قیمت سعید شریعتی فتنه 88 تحریم انتخابات مهسا امینی فتنه اقتصادی وبلاگ مشرق آشوبگران اراذل و اوباش مشرق نیوز زلزله زلزله در تهران زمین لرزه پیش بینی زلزله امداد رسانی مردم ساخت و ساز مقاوم سازی رباتیک آشتی ملی اخبار داغ خودرو قیمت های روز در یک نگاه حوادث سلامت قهر اجتماعی پیش بینی آشتی ملی ۱ دقیقه
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.mashreghnews.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «مشرق» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۷۳۳۳۳۸۸ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
از اینجا رانده و از آنجا مانده
مهاجرت یکی از موضوعاتی است که در خانواده فرهنگ و سینما حواشی ایجاد کرده و باید گفت که بسیاری از آنها بهدلیل اینکه از محبوبیت و شهرت قبلیشان فاصله گرفتهاند و به سختی میتوانند در شغل پیشینشان مشغول به کار شوند یا به جایگاهی در همان رده دست یابند که این امر نتیجهای جز پشیمانی برای آنها ندارد.
به گزارش خبرگزاری ایمنا، «خودم بودم که به همه چیز پشت پا زدم، من سالها مدیر یک پردیس سینمایی به نام چهارسو بودم که متعلق به بنیاد ۱۵ خرداد بود، من از طرف بنیاد دعوت به کار نشده بودم، اما به عنوان هنرمندی که کار مدیریت فرهنگی را میدانست مرا برای همکاری انتخاب کردند، همچنین دو سال متوالی رئیس کاخ جشنواره بینالمللی فجر بودم و این چیزیست که نمیتوانم انکارش کنم.» این بخشی از صحبتهای اشکان خطیبی بازیگر سینما است که سال گذشته از ایران به ایتالیا مهاجرت کرد.
وی به تازگی در مصاحبهای اظهار کرده است: «بسیاری از افراد معتقدند که هنرمندان و بازیگران به سادگی میتوانند مهاجرت کنند در حالی که اینطور نیست؛ واقعاً تا پای از دست دادن همهچیز رفتم؛ نزدیک به یک سال طول کشید تا با پادرمیانی مستقیم وزیر امور خارجه ایتالیا توانستم نجات پیدا کنم، هر روز که بیدار میشوم با مشکلات متعددی دست به گریبانم و در حال حاضر تحت درمان هستم، در کنار اینکه نمیتوانم جسم و ذهنم را برای کار کردن آماده کنم باید در این فکر باشم که شغل دیگری در کنار کارم انتخاب کنم تا بتوانم هزینههای زندگیام را تأمین کنم؛ به هر حال زندگی کردن در اروپا کار راحتی نیست. از کارهایی که در ایتالیا انجام میدهم رضایت ندارم و به کیفیت کارهایم در ایران نیست؛ این ارتقا مشخصاً اتفاق نیفتاده و بدتر هم شده، دلیل این اتفاق هم این است که نزدیک به شش سال است که بهعنوان بازیگر روی صحنه نرفته نرفتهام»
خطیبی بیان کرده است «شرایط واقعاً سخت است، عمر بسیار کوتاه است و بهایی که من در این برهه از زندگیام دادم بهای بسیار سنگینی بود که به قیمت از دست دادن خیلی چیزها تمام شد؛ من خانوادهام را از دست دادم، اصلاً دوست نداشتم وقتی انتخاب الآنم را در کفه ترازو با گذشته قرار میدهم آنچه در گذشته داشتم سنگینتر شود. ما باید یاد بگیریم به اشتباهمان اذعان کنیم هرچند این این اتفاق به روند اجتماعی مربوط میشد که من هم بخشی از آن بودم.»
خانه امنی که بر سر کاسبان خون مردم آوار شدمهاجرت هنرمندان یکی از موضوعاتی است که در سالهای اخیر در خانواده بزرگ فرهنگ و سینما ایران حواشی ایجاد کرده است؛ کشورهایی مانند ایتالیا، فرانسه، کانادا، دبی، هلند و آلمان مقصد اصلی بازیگرانی است که قصد مهاجرت از ایران را دارند اما باید گفت که بسیاری از آنها بهدلیل اینکه از محبوبیت و شهرت قبلیشان فاصله گرفتهاند به سختی میتوانند در شغل پیشینشان مشغول به کار شوند یا به جایگاهی در همان رده دست یابند.
یکی از واضحترین مصادیق این امر را میتوان لغو برگزاری تئاتر «خانه امن» در نیویورک بیان کرد؛ بیستویکم اکتبر سال ۲۰۲۳( مهر ۱۴۰۲) قرار بود این نمایش در سالن تیلس سنتر نیویورک با بازی حمید فرخنژاد، مهناز افشار، برزو اجمند و… به روی صحنه برود، اما طبق اخبار منتشر شده با خالی ماندن ۸۵ درصد از صندلیهای صحنه، تیکتمستر که متولی فروش بلیت این برنامه بود، به دلیل کم بودن استقبال نمایش این نمایش خبر از لغو آن داد و اعلام کرد «این رویداد کنسل شده، لازم نیست شما کاری انجام دهید، خودمان پول شما را برمیگردانیم.»
روایتی از چهرههای غمگین تورنتو!یکی دیگر از این مصادیق، ارژنگ امیرفضلی بازیگر، کارگردان، تهیه کننده و صداپیشگی ایرانی بود که پیشتر در آثار مرضیه برومند، اخراجیها و شام عروسی هنرنمایی کرده بود و تازگی به تورنتو کانادا مهاجرت کرده است؛ ویدئویی که این طنزپرداز ایرانی اخیراً از وضعیتش در تورنتو خبر میدهد مورد توجه کاربران در شبکههای اجتماعی قرار گرفته است؛ وی در این ویدئو به بررسی هزینههای زندگی و شرایط سخت زندگیاش در تورنتو میگوید: از صبح تا حوالی پنج و شش بعد از ظهر کار میکنم و ماهانه سه هزار دلار درآمد دارم؛ اگر بخواهم خانهی دو خوابه ای اجاره کنم تمام ۳۰۰۰ دلار را برای اجارهی آن باید بپردازم، یک خانه تک خوابه در مکان معمولی شهر ماهانه ۲۴۰۰ دلار اجاره دارد.
این بازیگر ادامه میدهد: نمیتوانم در تورنتو خودرو شخصی داشته باشم و حمل و نقل عمومی ماهانه ۱۰۰ دلار از درآمدم را به خود اختصاص میدهد، همچنین با محاسبات دیگر و اظهاراتی که در مورد هزینه قبضها، تفریحات حداقلی و خوراک انجام میدهد به مخاطبین میگوید که شرایط زندگیاش در تورنتو با دشواریهای جدی همراه است.
امیرفضلی در پایان اذعان میکند: بسیاری از افرادی که مهاجرت میکنند چارهای ندارند جز اینکه بگویند خیلی خوشبختند و اینجا همه امکانات در دسترس است اما خیابانهای اینجا مانند ایران است، بعضی آدمها چهرهی شادی دارند و بعضی دیگر غمگینند هرچند به نظر میرسد تعداد آدمهای غمگین در خیابانهای ایران بیشتر باشد اما اخیراً به خاطر افزایش سرسامآور قیمتها در کانادا تعداد چهرههای غمگین در خیابانهای تورنتو هم بیشتر شده است.
از نقشآفرینی در مختار تا راننده آمبولانس در کانادااز دیگر هنرمندان نامآشنایی که مهاجرت مهر پایانی به کارنامه حرفهایشان در ایران بود میتوان شبنم فرشادجو، ویشکا آسایش، فریبرز عربنیا، لیلی رشیدی و پرستو صالحی را نام برد؛ شبنم فرشاد جو که پیش از این لوح تقدیر بهترین بازیگر زن در جشنواره فجر و تندیس بهترین کارگردانی را در پنجمین دوره جشنواره تئاتر بانوان دریافت کرده بود هم اکنون در تورنتو کانادا به برگزاری کلاسهای بازیگری مشغول است.
ویشکا آسایش که خیلیها از را با بازی درخشانش در سریال «امام علی (ع)» و نقش خانم دارابی در «ورود آقایان ممنوع» میشناختند هم اکنون در پاریس ویدئو هایی هنگام ورزش و کوهنوردی از خود منتشر میکند و به کار رو به روی دوربین علاقهای نشان نمیدهد.
فریبرز عربنیا بازیگر نقش مختار در سریال «مختار نامه» و بازیگر نقش شهید چمران در سینمایی «چ» در صفحه شخصیاش خود را با افتخار راننده بیماران در کانادا معرفی میکند؛ لیلی رشیدی هنرمند سینما و تلویزیون به برگزاری کلاس بازیگری برای کودکان در دبی میپردازد و پرستو صالحی در ویدئویی که از خود منتشر کرده به دلتنگی و ابراز علاقه به بازگشت به ایران میپردازد و میگوید که تنهایی و غربت دیگر برایش قابل تحمل نیست.
دیدن اتفاقاتی از این دست و شرایط سخت زندگی برای هنرمندانی که سالها در ایران شریک خاطرههای مردم و پازلی از پیکرهی فرهنگ ایرانی_اسلامی کشورمان بودهاند، اندوه بار است؛ به نظر میرسد برای شکوفایی درخت باطن هر هنرمندی هیچ خاکی همانند خاک کشورش نیست؛ به همین دلیل است که بهتر است هنرمندان در میهن خود به تولید و آفرینش آثار هنری دست بزنند و با افزایش بصیرت و بینش خود مرعوب و مجذوب وعدههای پوشالی خارجنشینان نشوند.
همچنین میتوان از مدیران فرهنگی تقاضا داشت که با انعکاس حقیقت مهاجرت هنرمندان سبب دامن زدن به این اشتباه جبران ناشدنی در حوزهی فرهنگ نشوند و با تبیین تبلیغات مخرب و دروغ پردازیهای رسانهای معاندان از جناحگیری غیر اندیشه ورزانه و اقدامات لحظهای و احساسی هنرمندان که ضربهی سنگینی به خود ایشان و فرهنگ و سینمای کشور وارد میآید جلوگیری کنند چرا که بیان چنین مصادیق و آیندهای برای این افراد غیرقابل پیشبینی نبود و پیش از این نیز شاهد چنین مواردی بودیم، بازیگرانی که اتفاقات سیاسی را دستاویز کردند تا از کشور مهاجرت کنند و در نهایت موردی جز پیشمانی برای آنها باقی نماند.
کد خبر 748608